دوست من
سه شنبه 6 اسفند 1398برچسب:, :: 11:17 ::  نويسنده : naji
بسم الله الرحمن الرحیم اخیرا در برخی از سخنرانی ها و همایش ها دلیل اصلی پرداختن به بحث جنجالی فراماسونری را مطرح نموده بودم لیکن مفید می دانم به دلیل برخی مباحث پیش آمده در این پست به شرح آنچه گذشت بپردازم: در اواسط سال 84 متوجه جریانی در غرب شدم که برخلاف دیگرانی که در اثر کوچکترین اشاره حتی دو پهلو علیه صهیونیزم به نا کجا آباد تاریخ می پیوستند ، هیچ کس با سردمدار این جریان یعنی آقای "دیوید آیک" نه تنها کاری نداشت بلکه بعضا او را رسانه ای نیز می کردند. شاید نقطه قوت کار او را بایددر موارد زیر می دید: 1- پرده برداری از برخی پرونده های جدید (البته عمدتا بی ارزش از صهیونیزم) 2- بهره بردن از تصاویر و ساخت کلیپ 3- ایجاد حس ماجراجویی و حل معما در مخاطب وی موارد فوق را در راستای بهره بردن هدف ناپاکش به خدمت گرفت تا فقط و فقط یک چیز را اثبات کند و آن هم اینکه "مقوله دین ساخته و پرداخته کهانت مصر باستان " بوده است و ابدا متا فیزیک و ما بعد الطبیعه ای آنگونه که ما می پنداریم وجود ندارد. و آنچه جهان را می گرداند انرژی هوشمندی است که در همه جا ساری و جاری است. و این همان مطلبی است که ما امروز در سرتا سر دنیا با آن روبرو هستیم، "انرژی هوشمند" صهیونیست هایی که عمری بر طبل داروینیسم می کوبیدند به یک باره با ساخت مستند " EXPELLD" (این مستند به صورت زیر نویس در فضای سایبری موجود است.) به آن حمله کرده و باز هم از انرژی هوشمند نام بردند. مطلبی که در کتابهای پائولو کوئیلو بارها با آن روبرو می شوید و اینجاست که تصمیمی جهانی را برای ارائه دینی نوین به جهانیان می بینید . "اعتقاد به انرژی هوشمند به جای خداوند بزرگ" آری جریان صهیونیزم نیک دانسته است که بشر امروزی ، پس از چند دهه بی دینی به فریاد رسیده است و به دنبال خدا می گردد، اینجاست که طبق معمول به پیشگیری پرداختند و برای خدا جایگزینی طرح نمودند. جریان مشکوک "دیوید آیک" اولین دین ابراهیمی را عرفانی دنیایی و ساخته مصریان باستان می دانست که حدود 3300 سال پیش شکل گرفته بود و سردمدار آن یک فرد قبطی به نام موسی (از آب گرفته شده) بود.( گفتنی است زیگموند فروید نیز حضرت موسی را مصری الاصل می دانست و او را بنی اسرائیلی به حساب نمی آورد) او نیز شاگردی کاهنان مصری را کرده بود و تمام معجزاتش فقط و فقط اطلاع او از برخی پدیده ها هم چون جزر و مد بود (چندی پیش در شبکه من و تو بر همین مبنا نظرات آقای " آیک" تبدیل به مستندی برای تخریب شخصیت الهی حضرت موسی گشت).

ادامه مطلب ...
دو شنبه 23 بهمن 1398برچسب:, :: 18:57 ::  نويسنده : naji

زندگی زناشویی عاشقانه با 2 روش ساده

 

زندگی زناشویی عاشقانه با دو روش ساده

 

 

 

لَا یُكلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا ءَاتَئهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا/خدا ،هیچ كس را جز به مقدار توانایى كه به او داده تكلیف نمى‏كند؛ خداوند بزودى بعد از سختیها آسانى قرار مى‏دهد! (طلاق7)

 

 

 

 

 

دو کلید طلایی خوشبختی در زندگی زناشویی

 

 

 

به گفتگوی زیر توجه کنید ، قبل ازآن که ادامه مقاله را مطالعه نمایید ، از خودتان بپرسید : آیا در زندگی شماهم مانند این گفتگو ها هست ؟ آیا تاکنون در باره حقوق زناشویی خودتان، با همسرتان بحث وگفتگوکرده اید ؟ اگر پاسخ پرسش ها مثبت است؛با مطالعه مقاله ،به کمک دوکلید طلایی ، در زندگی زناشویی ، دریچه خوشبختی را به روی خود وهمسرتان ،باز نمایید ؛ تا در کنار همسرتان ، به خوبی زندگی نمایید ودر آخرت از ثواب های همسرداری برخوردار شوید.

 

 

 

زن : آقای مشاور شوهر من ، درزندگی زناشویی هیچ گاه حق من را ادا نمی کند !

 

 

 

مشاور : یعنی چی ؟

 

 

 

زن : کمتر به احساسات من توجه می کند ، هیچ وقت از کلمات عاطفی استفاده نمی کند ، اصلاً من را دوست ندارد !

 

 

 

مرد : آقای مشاور نخیر ایشان است که حق من را رعایت نمی کند !

 

 

 

مشاور: یعنی چی ؟

 

 

 

مرد : به من احترام نمی گذارد وبه حرف من گوش نمی دهد !

 

 

 

زن : خب اول تو به احساسات من توجه کن تا من به تو احترام بگذارم !

 

 

 

مرد : چگونه وقتی تو به من احترام نمی گذاری ، عاشقانه صحبت کنم !

 

 

 

*******

 

 

 

به نظر شما در مشاجره بالا چه کسی درست می گوید ؟ خانم یا آقا ؟

 

 

 

به نظر می رسد هردو درست می گویند ، هردو، حق خود را از طرف قابل مطالبه می کنند ؛ شما فکر می کنید این دو با چنین گفتگو به نتیجه خوبی می رسند ؟

 

 

 

هر کدام از این زن ومرد ، انجام وظیفه خود را منوط به اخذ حق خودش کرده است،آیا آنها به حقوق خود می رسند ؟ آیا با این گونه گفتگوی به زندگی آرام وعاشقانه دست خواهند یافت ؟ به نظر شما چه باید کرد تا هردو به حقوق خود برسند ،تا دارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند؟

 

 

 

با کمی دقت و تأمل ، پاسخ پرسش های فوق منفی است ، این زن وشوهر، به نتیجه مثبت و سازنده نخواهند رسید ؛ و حداقل به طلاق عاطفی می رسند ! چه باید کرد ؟ این زن وشوهر چگونه به حقوق خود برسند ؟

 

 

 

این زن وشوهر با مطالبه حقوق یکدیگر ، دائم از هم ایراد می گیرند. برای برآورده نشدن حقشان، همدیگر را مورد سرزنش قرار می دهد؛ که این کار موجب دوری از یکدیگر می شود .

 

 

 

زن ومرد هر کدام سعی کنند که تکلیف و وظیفه خودشان را انجام دهند ، تاهر دو به حقوقشان برسند ودارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند

 

 

 

حضرت علی (ع) : سرزنش زیاد راموجب بروز کینه و دشمنی می داند وَ لَا تَكْثُرِ الْعِتَابَ فَإِنَّهُ یُورِثُ الضَّغِینَةَ

 

 

 

حضرت علی (ع) : بسیار عتاب وسرزنش مكن، كه (این کار) كینه را برانگیزد و به دشمنى سخت كشاند. (تحف العقول ، ص: 85).

 

 

 

در کنار هر حقی ، تکلیف و وظیفه ای قرار دارد ، به عبارت دیگر هر انسانی در کنار حقش نسبت به فردی ، تکلیفی قرار دارد.

 

 

 

 

 

قرآن در باره حقوق متقابل زن وشوهر می فرماید:

 

 

 

وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ «و براى آنان،همانند وظایفى كه بردوش آنهاست،حقوق شایسته‏اى قرارداده»(بقره ، 228).

 

 

 

اگر هر کدام به عوض مطالبه حقشان ، به فکر انجام تکلیف و وظیفه اش نسبت به همسرش باشند ؛ این عمل علاوه برآن که محبت همسرشان را جلب می نمایند،حقوق طرف مقابل خود را ادا نموده است. به عبارت دیگر انجام تکلیف و وظیفه زن، حق شوهر است ؛وبالعکس انجام تکلیف و وظیفه شوهر ، حق زن می باشد.

 

خدا در سوره طلاق (سوره خانواده) بعد از انجام تکلیف ، وعده گشایش داده است :

 

 

 

لَا یُكلَِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا ءَاتَئهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدکم َ عُسْرٍ یُسْرًا

 

 

 

هیچ كس را جز به مقدار توانایى كه به او داده تكلیف نمى‏كند خداوند بزودى بعد از سختیها آسانى قرار مى‏دهد! (طلاق،7)

 

 

 

 

 

اولین کلید طلایی خوشبختی

 

 

 

زن و مرد هر کدام سعی کنند که تکلیف و وظیفه خودشان را انجام دهند ، تاهر دو به حقوقشان برسند و دارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند.

 

 

 

 

 

لطفاً به آیات سوره طلاق دقت کنید :

 

 

 

وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا ؛ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَكلَ‏ْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ قَدْرًا ؛ وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا

 

 

 

و هر كس تقواى الهى پیشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏كند، و او را از جایى كه گمان ندارد روزى مى‏دهد و هر كس بر خدا توكّل كند، كفایت امرش را مى‏كند خداوند فرمان خود را به انجام مى‏رساند و خدا براى هر چیزى اندازه‏اى قرار داده است! و هر كس تقواى الهى پیشه كند، خداوند كار را بر او آسان مى‏سازد! (طلاق،4ـ2)

 

 

 

در کمبود های زندگی زناشویی ، قبل از آن که به همسرت اعتراض کنی ،از خودت این سؤال را بکن « من چکار کرده ام که همسرم بامن این گونه رفتار نادرست دارد ؟!!»

 

 

 

خدا در سوره طلاق که می توان آن را سوره خانواده نامید، به هر آن که تکالیفش را انجام دهد (تقوا پیشه کند) چهار نتیجه خوب و مثبت ، وعده داده است:

 

 

 

1. نجات از سختی و مشکلات

 

 

 

2. روزی دادن از جایی که فکرش را نکرده اید .( این روزی ،فقط روزی مادی نیست ، محبت شوهر، هم می تواند یک روزی باشد)

 

 

 

3. پشتیبانی خدا برای آن که اورا وکیل خود انتخاب نموده است

 

 

 

4. تسهیل در کارش قرار دادن

 

 

 

یک بار دیگر آیات سوره طلاق را بخوان ، آیا فکر می کنی خدا به وعده اش وفا نمی کند !!!!!

 

 

 

 

 

اما کلید دوم خوشبختی

 

 

 

در کمبود های زندگی زناشویی ، قبل از آن که به همسرت اعتراض کنی ،از خودت این سؤال را بکن «من چکار کرده ام که همسرم بامن این گونه رفتار نادرست دارد ؟!!»

 

توضیح آن که درکمبود ها واختلافات زناشویی ، ابتدا نگاه کنیم که «من چه اشکالی در همسر داری دارم؟! » ، آن را شناسایی کرده و در رفع آن کوشش نماییم . این نوع نگاه اولاً ایجاد تشنج در خانواده نمی کند ؛ ثانیاً من خودم را نسبت به همسرم طلبکار نمی دانم، بلکه خودم را نسبت به او بدهکارمی دانم؛ این موضع گیری در اصلاح بسیار مؤثر است.

 

 

 

در روان شناسی، این گونه افراد را دارای « کنترل درونی » می دانند ، این افراد همواره موفق بوده و رشد می کنند، ولی افرادی دارای « کنترل بیرونی » هستند ، همواره به دنبال آن هستند که دیگران تغییر کنند تا آنها تغییر کنند.

 

 

 

بر اساس نظریه جولین راتر به طور کلی افرادرا به دو دسته می توان تقسیم کرد : افراد دارای کنترل درونی وافراد دارای کانون کنترل بیرونی .

 

GetBC(16);

دو شنبه 23 بهمن 1398برچسب:, :: 18:52 ::  نويسنده : naji

ازدواج,شانس ازدواج,دختران مجرد

 

 

 

ازدواج مثبت ترین اتفاق زندگی است که گاهی وقت ها به خاطر اشتباهات به ظاهر کوچک به تعویق می افتد و شانس ازدواج را کاهش می دهد. اگر فکر می کنید کم کم دارید به جمع دختران مجرد سخت گیر می پیوندید، این مطلب را بخوانید تا متوجه اشتباهات ناخواسته خود شوید.

 

 

 

 

 

اشتباه شماره 1: ملاک های خود را با شرایط دیگران تعیین می کنند

 

 

 

تعجب نکنید هنوز هم بسیارند دخترانی که ملاک ها و معیارهای خود را برای ازدواج از روی چشم و هم چشمی و برای تایید دیگران انتخاب می کنند . به عنوان مثال چنین می گویند: “وای ببین دختران فامیل با چه شرایطی و چه سطح سوادی چه ازدواج هایی کرده اند، آن وقت من با یک شخص کم سواد تر از خودم ازدواج کنم؟ این طوری همیشه احساس حقارت می کنم. مگه من چی کم دارم؟”

 

نه تنها دختران بلکه همه جوان ها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاک ها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید.

 

 

 

اشتباه شماره 2: تجارب خود از افراد را تعمیم می دهند

 

 

 

برخی از دختر ها سعی می کنند دور کلیه خصوصیات رفتاری یک فرد نابهنجار در زندگیشان خطی بکشند و در مواجهه با هر یک از این ویژگی ها در فرد دیگر، نگاهی غیر اصولی به او خود داشته باشند . به عنوان مثال اگر مردی بد اخلاق همراه با اعتقادات دینی را در زندگی اطرافیان خود مشاهده کرده اند و شاهد آسیب های وارده از او به همسرش بوده اند ،تلاش میکنند خواستگاری هر شخص با اعتقادات دینی را رد کنند و به او با نگرشی منفی بنگرند. در حالی که نابهنجاری اخلاقی فرد ربطی رفتارهای دینی او ندارد. اگر چه فرد دیندار باید در کلیه منش های خود اصول دینی را رعایت کند و اخلاق یکی از شاخه های اصلی دین است، اما نداشتن اخلاق مناسب در شخصی مذهبی نشان از زیر سئوال بردن اعتقادات دینی نیست.

 

 

 

بارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید

 

 

 

 

 

اشتباه شماره 3: مردان مناسب را نادیده میگیرند

 

 

 

وقتی یک دختر مجرد باور می‌‌کند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه میگذارد. ما به همه کسانی که فکر میکنند همه مردان خوب ازدواج کردهاند پیشنهاد میکنم که این احساس را کنار بگذارند و به جای آن، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند. امید همیشه منشا تلاش و موفقیت است . پس بنا را بر این نگذارید که با ناامیدی آینده خود را بیهوده و یکنواخت تصور کنید.

 

 

 

 

 

اشتباه شماره 4: آنها پا به فرار میگذارند

 

 

 

بارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید.

 

 

 

اشتباه شماره5: اجازه میدهند که کار حسابی مشغولشان کند

 

 

 

دختران زیادی را می بینید که به شدت در کارشان غرق شده اند و موفقیت در کار را در اولویت همه مسایل دیگر زندگی می دانند. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیتهای فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با آنها بسته است، چرا که تمام زندگی شان در کار خلاصه می شود. بعضی دختران فکر میکنند اگر مردی به آنها علاقهمند شدهاند، حتما مشکلی در آنها وجود دارد. این افکار باعث میشود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یکبار به آنها فرصت داده باشند تا به خواستگاری بیاید.

 

 

 

اشتباه شماره 6: تجربه را به بدبینی تبدیل می کنند

 

 

 

برخی دختران تجارب خود را از ازدواج و زندگی دیگران به نوعی بدبینی و احتیاط فوق العاده و غیر ضروری تبدیل می کنند و در انتخاب و ارزیابی طرف مقابل دچار سخت گیری و وسواس می شوند . درست است که کسب تجربه لازم و ضروری است اما قرار نیست به خاطر شنیدن وقایع آزارنده از اطراف دچار استرس در انتخاب باشیم. تیزبینی و زیرکی متعادل برای یک انتخاب مناسب کافی است. لازم نیست از ابتدا با منفی اندیشی مثل یک کارآگاه عمل کنیم.

 

 

 

 

 

اشتباه شماره 7: آنها باور کردهاند که زمان مناسب برای آنها تمام شده است

 

 

 

دختران زیادی هستندک به دلیل بالا رفتن سنشان باور دارند که زمان ازدواج و بچهدار شدن از آنها گذشته است . درست است که زمان ازدواج و بچهدار شدن، پیشبینی شده است، اما در قرن بیست و یکم زندگی ما کمتر قابل پیشبینی است، که البته این نکته مثبتی است.

 

 

 

دختران زیادی تا چهل- پنجاه سالگی ازدواج خود را به تاخیر میاندازند، اما واقعیت این است که ما هیچوقت اسیر اعداد و ارقام نیستیم. ما هر لحظه در مناسبترین زمان زندگی خود هستیم. بله، درست است که بیولوژی بدن همیشه ما را همراهی نمیکند، اما اگر شما واقعاً میخواهید صاحب خانواده شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمیدهد که بچههای خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآوردهشدنی نیست. میتوانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانوادهدهید.

sol.loxblog.ir

دو شنبه 23 بهمن 1398برچسب:, :: 18:50 ::  نويسنده : naji

زود ازدواج کنیم یا دیر ؟

 

زود ازدواج کنیم یا دیر ؟ www.taknaz.ir

 

 

 

از بچگی به ما یاد داده اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهدهستند و میخواهند با هم زندگی نو بسازند ، اما از کی ؟!

 

 

 

آمار بالای طلاق سوالات زیادی مطرح میکند : آیا ازدواج به اندازه کافی جدی گرفته نمیشود ؟ آیا زوجها خیلی جوان ازدواج میکنند ؟

 

 

 

از بچگی به ما یاد داده اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهد هستند و میخواهند با هم زندگی نو بسازند. ازدواج باید سرشار از عشق، همراهی، اعتماد، حمایت و شادی باشد.

 

 

 

اما وقتی جوان و در حال رشد هستیم، وقت این است که آزاد باشیم و فردیتمان را رشد دهیم—یک شغل برای خودمان انتخاب کنیم ، مسافرت کنیم ، مستقل شویم. اینها چیزهایی هستند که به شکل زوج هم میتوان انجام داد اما وقتی یک خانواده تشکیل میدهید، محدودتر میشوید.

 

وقتی جوان تر هستیم و دهه بیست سالگیمان را پشت سر میگذاریم، بعضی وقت ها نمیدانیم که بعنوان یک "فرد" چه هویتی داریم. همین باعث میشود در رابطه مان خود را گم کنیم. بیشتر زوجهایی که در سنین پایین ازدواج میکنند به خاطر همین عدم بلوغ احساسی و تجربیات محدود زندگی با طلاق روبه رو میشوند.

 

دختر و پسری که از 16-17 سالگی رابطه خود را شروع میکنند، احساس میکنند که ازدواج ، قدم بعدی برای آنها در دهه بیست زندگیشان است. بااینکه این میتواند موثر باشد اما خیلی مهم است که بدانند مشکلاتی هم در راه خواهد بود. بعنوان مثال، اگر به این دلیل که از دبیرستان فقط با یک نفر دوست بودهاید و از او برای خود یک بت ساخته اید ، این را بدانید که وقتی بزرگ تر و بالغ تر شدید و به اجتماع راه پیدا کردید دیگرانی را خواهید دید و شناخت کامل تری از ازدواج و تعهد پیدا خواهید کرد .

 

 

 

همچنین داشتن امنیت مالی هم اهمیت زیادی دارد. مراسم عروسی خرج و مخارج بالایی دارد و چیزهایی مثل تهیه مسکن و شروع یک خانواده نیاز به مقدار زیادی پول دارد. وقتی جوان تر هستیم، میتوانیم بدون خرج پول زیادی زندگی را بگذرانیم اما وقتی به کسی متعهد شوید، خیلی مهم است که هر دوی شما ثبات مالی داشته باشید.

 

 

 

هیچ چیز بدتر از دعوا کردن بر سر پول یا بالا آوردن بدهی برای مخارج خانه نیست. این مشکلات ایجاد رنجش میکند و استرس زیادی بر رابطه وارد میکند. هرچه سنمان بالاتر میرود، یاد میگیریم که چطور بودجه بندی کنیم و چطور مدیریت مالی داشته باشیم. لازم به ذکر نیست که وابستگی مالی به خانوادهها هم فشار زیادی بر زوج وارد میکند.

 

اگر بدانید ازدواج کاملاً متعهد چیست، هیچوقت برای رسیدن به آن عجله نمیکنید. طلاق گرفتن سخت است. همه جداییها همینطور هستند اما طلاق بسیار مشکل سازتر است، مخصوصاً اگر پای بچه هم وسط باشد. در ازدواج کردن هیچوقت نباید عجله کنید. درست است که ازدواج قدم بسیار خوبی در زندگی می باشد که نشاندهنده عشق و محبت است، اما نباید به آن بعنوان راهی برای مقابله با بی وفایی کسی که دوستش دارید ، به دست آوردن امنیت بیشتر یا نجات از تنهایی به آن نگاه کنید.

 

 

 

ازدواج تعهدی واقعا جدی است و نباید آسان به آن نگاه کرد. وقتی هنوز جوان هستیم و فردیت خودمان را کشف نکرده ایم، بهتر است این قدم را برای زمانی که بزرگتر و بالغتر شدیم و از نظر مالی و احساسی ثبات و امنیت بیشتری به دست آوردیم، نگه داریم.

 sol.loxblog.ir

 

 

دو شنبه 23 بهمن 1398برچسب:, :: 18:47 ::  نويسنده : naji

نکاتی مفید در مورد شناخت همسر

 

بسیاری از افراد بدون هیچ شناختی با یکدیگر پیوند زناشویی میبندند، درحالیکه حتی از شیوه ارتباط با یکدیگر و خصوصیت عمومی مردان و زنان نیز آگاهی ندارند. نکات زیر به ما کمک میکند تا شناخت بهتری از همسرمان داشته باشیم و از تنش های احتمالی در روابط پیچیده امروزی در خانواده پیشگیری کنیم.

 

نکاتی مفید در مورد شناخت همسر - www.taknaz.ir

 

 

 

• آنچه زنها باید بدانند:

 

- مردان این روزگار از زنان خود چیزی بیش از یک کدبانوی خانهدار و مراقبت فرزندانشان انتظار دارند. مردها از زنان میخواهند تا در زمینه‌‌های عاطفی و احساسی از آنها حمایت کنند.

 

- زن عاقل از تلاشهای شوهرش برای راضی کردن او قدردانی می کند.

 

- وقتی مرد، خشمگین و ناراحت یا رنجیده است، مجاب کردن او با بحث و گفتوگو، بیمورد است.

 

- وقتی مردی به تکرار از علاقه زنش به خود مطلع شود، سالم و قدرتمند باقی میماند (مردان در این مورد به اشتباه احساس بیاعتنایی میکنند)

 

- واکنشهای صمیمی زن و ابراز تشکر و امتنان چونان آینهای است که تصویری درخشان را منعکس میسازد.

 

- مردها اغلب به آنچه در وجودشان میگذرد، توجه نمیکنند و آن را بروز نمیدهند.

 

- در چرخه صمیمیت؛ نزدیک شدن، دور شدن، دوباره نزدیک شدن و فاصله دوباره، عشق را محکم‌‌تر میکند.

 

- از نشانههای بیرون آمدن از مرحله تنهایی مرد، گرفتن دست همسرش و همچنین صحبت کردن با او است.

 

- مرد زمانی احساس علاقه میکند که زنش از کارهای او تشکر کند.

 

 - اگر میخواهید همسرتان اصلاح شود، او را همانطور که  هست بپذیرید.

 

 - به اشتباه گمان میکنیم که همسرمان باید مانند ما بیندیشد و احساس کند.

 

 - پند و اندرز و راه نشان دادن به مرد تنها در صورتی میتواند مفید باشد که مرد مستقیما این را از همسرش بخواهد.

 

 - بزرگترین اشتباه زن در رابطه زناشویی این است که نیازهایش را به همسرش اطلاع ندهد.

 

 - زنان اغلب مقاومت همسرشان را در کمک کردن، اشتباه ارزیابی میکنند.

 

 - وابستگی بیش از اندازه به همسر هرگز درست نیست.

 

 - مردها میخواهند تمجید و تحسین شوند.

 

 - اغلب زنها متوجه نیستند که بیاعتمادی آنها نسبت به همسرشان تا چه اندازه آنها را رنج میدهد.

 

 - خواستههایتان را از رابطه خود با همسر مطرح کنید و این تصور را نداشته باشید که همسرتان از آنچه در ذهن شما میگذرد، آگاه است.

 

 - اگر در برابر احساسات همسرتان مقاومت کنید، احتمالا در برابر این احساسات در درون خود مقاومت میکنید.

 

 - نگویید من مخالفم،بگویید؛ "من فکر میکنم … به نظر من…"

 

 - زنان با درک نیازهای عاطفی همسرشان،میتوانند از منبع نارضایتی او آگاهی بیشتری به دست آورند.

 

 - سه نشانه تنش در مردها عبارت است از: پس کشیدن، غر و لند کردن و سکوت نمودن.

 

 - مردها همسران خندهرو را دوست دارند.

 

 

نکاتی مفید در مورد شناخت همسر - www.taknaz.ir

 

• آنچه مردها باید بدانند:

 

- زنان روزگار ما دیگر نیاز چندانی به این ندارند که همسرشان در زمینههای مالی و فیزیکی از آنها حمایت کنند. به جای آن، یکی از خواستههای مهم آنها این است که در زمینههای احساسی و عاطفی مورد حمایت قرار بگیرند.

 

 - شوهر عاقل، پیوسته با کارهایش به زن میگوید که موجودی منحصر به فرد است و به همسرش میگوید که او را دوست دارد و این همان چیزی است که زن به آن احتیاج دارد.

 

 - زنان میخواهند شنوندهای داشته باشند که به حرفشان گوش دهد.

 

 - هر چه فشار روحی بر زن بیشتر شود، آرام گرفتن و لذت بردن از امور خوشایند زندگی، برایش دشوارتر میگردد.

 

 - بیاموزیم که در مواقع دشوار و طوفانی، همسرمان را دوست بداریم.

 

 - وقتی زنی احساسات خود را در میان میگذارد، بدون توجه به شدت خشم و اتهاماتی که میبندد، در واقع خواهان همدلی است.

 

 - مردها صرفا با گوش کردن به احساسات منفی زن از آنها موجوداتی مقبولتر و مثبتتر میسازند.

 

 - علت اصلی کاهش علاقه زنان به همسرشان این است که به قدر کافی درک نمیشوند.

 

 - زنان به رفتار محبت آمیز بها میدهند و چنین رفتاری برآنان در هر حالتی تاثیر فراوان دارد.

 

 - زنان برای ابراز محبت، به مقدماتی احتیاج دارند و مردها گاه به اشتباه گمان میکنند که همسرانشان آنها را دوست ندارند.

 

 - زن به موج شبیه است و با رفتارهای همسرش حرمت نفسش مانند موج بالا و پایین میرود.

 

 - مرد نیاز دارد که همسرش از کار مفیدی که انجام داده، تشکر و قدردانی کند.

 

 - وقتی مرد، همسرش را تایید میکند، متقابلا مورد تایید او قرار میگیرد.

 

 - مرد، روزانه به مدت بیست دقیقه باید به شکلی به همسرش توجه کند که انگار برای رییسش کار میکند یا به مشتری خویش خدمت میکند.

 

 - برای زنان ارتباط برقرار کردن صرفا به معنای در میان گذاشتن اطلاعات نیست بلکه به معنای در میان گذاشتن عواطف و احساساتشان است.

 

 - زنان در خواندن ذهن، مهارت بیشتری دارند.

 

 - احساس امنیت خاطر بهترین و شیرینترین چیزی است که مرد میتواند به همسرش بدهد.

 

 - زنها در صورتی شاد میشوند و احساس خوشبختی میکنند که احساس کنند، نیازشان برآورده خواهد شد.

 

 - زنان دوست دارند که از همسرشان نامههای محبت آمیز دریافت کنند.

 

 - زنان، همسران انفعالی و تابع را دوست ندارند.

 

 - ارتباط مستقیم چشمی در گفتوگوی دوطرفه برای زنان بسیار مهم است.

 

 - زنان به مهر و محبت همسرشان احتیاج دارند.

 

 - مردها به هنگام گفتن مشکلات از طرف همسرشان دچار اشتباه میشوند. تصور میکنند که همسرشان از او انتقاد میکند.

 

 - به هنگام باز کردن در ماشین مردها باید پیش قدم بشوند. با این کار میتوانند مهر و محبت خود را به همسرشان نشان دهند.

 

 - تو گوش نمیدهی! گفتن این جمله از سوی زنان، یعنی: تو به من توجه کامل نداری.

 

 - وقتی زنان با همسرشان به بیرون از منزل (طبیعت، سینما، پارک و…) میروند احساس خوبی به آنها دست میدهد و میتوانند بر مرد تاثیر بگذارند.

 

 - نیازهای اصلی زنان عبارتند از: توجه، درک، احترام، محبت، تایید و دریافت اطمینان خاطر.

 

 - وقتی به زن، اعتماد و اطمینان خاطر میدهید، به او میگویید که پیوسته مورد مهر و محبت است.

 

 - مرگ یک زندگی زناشویی در چهار مرحله اتفاق میافتد: مقاومت، رنجش، بیاعتنایی، سرکوب.sol.loxblog.ir

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 30
بازدید کل : 4265
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content



چت روم



چت


کد هدایت به بالا

type="text/javascript"> (function() { var po = document.createElement('script'); po.type = 'text/javascript'; po.async = true; po.src = 'https://apis.google.com/js/plusone.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(po, s); })();